استاد دکتر عبدالرحمن پیرانی دبیرکلّ جماعت دعوت و اصلاح در دوّمین نشست کنگرەی پنجم جماعت، در گزارش مبسوطی از جماعت، اوضاع کشور و بیداری اسلامی و وظایف شورای مرکزی و دبیرکل سخن گفت.


متن کامل بیانات استاد عبدالرحمن پیرانی دبیرکل جماعت به شرح زیر است:

بِسْمِ‌ اللَّهِ‌ الرَّحْمَنِ‌ الرَّحِيمِ

خداوند مهربان را می‌ستاییم و بر پیامبران الهی به‌ویژه پیامبر خاتم حضرت محمّد صلّی‌ الله علیه وسلم و یاران باوفای او و خادمان دین و انسانیت درود و تحیات می‌فرستیم. گرامی می‌داریم یاد و خاطره یاران و همراهانی که در فرایند شکل‌گیری، استقرار و ادامه حضور شایسته جماعت درصحنه‌های فرهنگی و اجتماعی کشورمان ایفای نقش نموده‌اند و برای عزیزانی که دعوت پروردگار را لبیک گفته‌اند رحمت، مغفرت و فردوس اعلی مسألت می‌داریم. 

خداوند بزرگ را شاکریم که توفیق عنایت فرمود تا پس از سپری شدن دو سال از پنجمین کنگره جماعت دعوت و اصلاح، دومین نشست را به‌صورت غیرحضوری برگزار نماییم. 

به اعضای محترم کنگره پنجم جماعت دعوت و اصلاح خیرمقدم عرض می‌نمایم و آرزومندم لطف و عنایت پروردگار در برگزاری موفق این نشست، قرین حالمان باشد. 

لازم است به استحضار برسانم که به خاطر شرایط ویژه کنونی،علی‌رغم میل قلبی و اشتیاق وافر برای ملاقات حضوری شما خواهران و برادرانم، این نشست به‌صورت غیرحضوری برگزار می‌شود. ضمن قدردانی از همه‌کسانی که بستر این نشست را فراهم کرده‌اند، عرایضم را در چند محور تقدیم می‌نمایم:

١) شورای مرکزی

٢) دبیر کل

٣) جماعت

٤) کشور

٥) بیداری اسلامی

١- شورای مرکزی

در این برهه‌ی دوساله، شورای مرکزی جمعاً ٢٠ جلسه به‌صورت حضوری و غیرحضوری برگزار نموده و ضمن بررسی مسائل مختلف روز و ارزیابی عملکرد معاونت‌ها و شعب، ٤٠ مصوبه داشته و ٤ بیانیه صادر نموده است. 

رصد و تحلیل اوضاع جاری جامعه و جماعت، طراحی و تصویب ساختار جديد باهدف چابک‌سازی سازمانی، بررسی برنامه‌ها و تأييد گزینه‌های پیشنهادی دبیر کل جهت تصدی معاونت‌ها، تصویب اهداف و استراتژی چهارساله‌ی جماعت، انجام‌وظیفه‌ی نظارتی با دعوت از معاونان و مدیران مرکزی و برخی نهادها، دیدار غیرحضوری با اعضای شعب، در قالب گروه‌هایی چند نفره در ١٣ جلسه‌ی مجزا و بررسی و تصویب بودجه‌ی ساليانه ازجمله‌ی مهم‌ترین فعالیت‌های شورای مرکزی در دوره کنونی به شمار می‌رود. 

٢- دبیر کل

دبیر کل علاوه بر وظیفه‌ی ریاست شورای مرکزی و حضور در نشست‌های آن، مجموعه‌ای از فعالیت‌های اجرایی داخلی و خارجی را انجام داده است، ازجمله: حضور در شعب به‌منظور معرفی مسئولان و استقرار ساختار جدید، انتخاب مسئول هیئت اجرایی، هیئت داوری، مرکز مطالعات، ستاد انتخابات و معاونان مرکزی، حضور در جلسات هیئت اجرایی، معاونت آموزشی تربیتی، ستاد انتخابات، دیدار و جلسات با مسئولان و اعضای جماعت و برخی شخصیت‌های دانشگاهی و سیاسی کشور و نیز حضور آنلاین در نشست‌های اتحادیه جهانی علمای مسلمان و همایش‌های داخلی و خارجی را به شرح زیر انجام داده است:

ازجمله اهتمامات دیگر دبیر کل:

●مدیریت جهت‌گیری‌های کلان جماعت

●رایزنی در جهت شناسایی اولویت‌های جماعت با نگاه به آینده. 

●نظارت مستمر بر روند تدوین برنامه تربیتی. 

●رصد و تحلیل قضایای دنیای اسلام و داخل کشور. 

●حفظ و تقویت ارتباط با پیشکسوتان جماعت. 

●حفظ و تقویت ارتباط جماعت با برخی نهادهای ذی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ربط. 

٣- اوضاع جماعت

«قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ»  [یوسف:١٠٨]

پیام اصلی آيه، ضرورت وضوح اهداف، استراتژی و سیاست‌ها و برنامه‌ها، است. فراخوانی آگاهانه به‌سوی الله، با یقین و برهان و دانشِ لازم نسبت به حقیقت دعوت، سنت و منهج من است. 

‎دعوت الی الله نماد خیرخواهی و رسالتی جهانی و ضرورتی بشری است که پس از ختم رسالت، خالق هستی مأموريت رساندن پیام دین جهانی و جاودان را بر عهده اهل ایمان گذاشته است. «وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» [آل عمران: ١٠٤ ]

برای انجام این مأموريت خطیر ضرورت دارد در حوزه‌ی اصلاح نفس، تزکیه و توسعه‌ی آن از یک‌سو و از دگر سو برای تغییر مثبت شرایط و احوال و اوضاع پیرامون، با حکمت و شکیبایی تلاش جدی صورت گیرد، چراکه تحقق این مهم، منوط به دستیابی به دو خصلت اساسی است:

‎نخست: برتری روحی و تعالی معنوی که پایه و اساس آن را بندگی آگاهانه و مخلصانه خدا تشکیل می‌دهد. 

دوم: برتری و تمایز مدنی که ستون آن تلاش برای آبادانی زمین، اقامه عدل و قسط، حاکمیت قانون، التزام به اصل شورا و خرد جمعی و نوآوری و توسعه است. 

در این سیاق، جماعت دعوت و اصلاح به‌عنوان تشکلی سراسری در ایران، با درک تنوع و گوناگونی جامعه‌ی ایرانی و با نصب‌العین قرار دادن رواداری و دگرپذیری و عبور از تعصبات قومی و مذهبی و با التزام به اصل شورا و خرد جمعی و هم‌افزایی و تعاون بر بِرّ و تقوا و پرهیز از تندروی و خشونت، درهای تعادل و میانه‌روی را به ‌روی جامعه گشوده است و در طی بیش از چهار دهه از حضور خود در عرصه‌ی اجتماع، اقدام‌های مثبت و خدمات ارزشمندی را به جامعه تقدیم نموده است. 

ازاین‌رو ما جماعت را انتخابی احسن و وسیله‌ای شایسته برای نیل به رضوان الهی و سامان دادن به امور حیات و زندگی متوازن و معنادار و نشر ارزش‌های اخلاقی و خدمت به دین خدا و بندگانش می‌دانیم. 

ما تجدید و نوگرایی را ضرورتی شرعی و واجبی عصری در خدمت جهانی بودن و جاودانگی دین می‌دانیم. جماعت در پرتو الطاف پروردگار علیم و حکیم و در سایه‌ی خرد جمعی، اخوت ایمانی و انسجام سازمانی توفیق یافت تا از یک‌سو به فهمی دقیق از اوضاع‌واحوال و امکانات و ظرفیت‌ها نائل شود و از دگر سو و با تأکید بر علنیت، شفافیت، واقع‌بینی، استقلال و تنظیم ساختار، برنامه‌ها و سیاست‌ها بر اساس اقتضائات زمان و مکان، به شناسایی جامعه‌ی هدف نزدیک‌تر شود. 

 جماعت نیک می‌داند که پیام آیه‌ی: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ... » تأکیدی است بر مبدأ خیرخواهی، دلسوزی، تکافل، تعاون و تعمیق روابط اجتماعی، تا جامعه‌ی بشری به‌ویژه شهروندان ایرانی به سعادت و نیکبختی یکدیگر کمک کنند و زمینه‌های روابط متمدنانه را فراهم نمایند. 

جماعت در سپهر ایران‌زمین، مجموعه‌ای از شرکا، رفقا و رقبایی از جریان‌ها، جماعت‌های مختلف و نهادهای دولتی دارد. مانند:

- احزاب رسمی و جریان‌های سیاسی فعال کشور

- سازمان‌های مردم‌نهاد

- مدارس دینی و حوزه‌های علمیه

- شخصیت‌های مطرح و اثرگذار

- نهادهای دولتی و… 

 برای یافتن راه و جایگاه مناسب در جامعه، پاسخ روشن به چند سؤال ضروری است:

١)رابطه‌ی شعب جماعت با هرکدام از آن‌ها چگونه است؟

٢)آیا جماعت برای ایجاد ارتباط با هر یک از آن‌ها پیش‌قدم بوده است؟

٣)شعب جماعت تا چه حدی موفق به تحقق توازن میان قاعده‌ی تعاون و تمایز با این جریان‌ها بوده است؟

٤)شعبه‌های جماعت در این رابطه چه سیاست‌ها و استراتژی‌هایی را اتخاذ نموده است؟

٥)جماعت در سطح کدام شعبه و یا دفتر، یک جریان اثرگذار است؟

٦)میزان شناخت مردم نسبت به وجود جماعت و سیاست‌ها، رویکردها و خدمات آن در شعبه‌ها در چه حدی است؟

٧)برای معرفی جماعت چه تدابیری اتخاذشده است؟

 

١-کشور

‌ایران جامعه‌ای متکثر است که از تنوع فرهنگی، مذهبی، قومی، نژادی و عقیدتی برخورداراست و مردم ایران تا حد زیادی همزیستی مسالمت‌آمیز را در میان خود حفظ کرده‌اند. جامعه‌ی ایران درحالی‌که برخی از ارزش‌های اسلامی و سنتی خود را حفظ کرده، درعین‌حال برخی از ارزش‌های مدرنیته را نیز پذیرفته و رشد و بالندگی فکری در سطوح مختلف به وجود آمده است که گسترده‌ترین آن مطالبه‌ی حقوق و آزادی‌های اساسی از یک‌سو و همگامی با جهانی‌شدن از سوی دیگر است. 

بدیهی است پدیده‌ی جهانی‌شدن، همگام با تحولات داخلی و خارجی و قدرت تکنولوژی و انفجار اطلاعات و داده‌ها، تأثیرات شگرفی را بر زندگی مردم ايران به‌ویژه شیوه‌ی دین‌داری‌ آن‌ها گذاشته که رسالت و مسئولیت علماء و دعوتگران را دوچندان ساخته که لازمه‌ی آن تغییر گفتمان و ادبیات متناسب با شرایط، نیازها و تحولات و مشکلات پیش‌آمده است. 

یکم) وضعیت اقتصادی

کشور ما، از منابع اقتصادی و ذخایر قابل‌توجه نفت، گاز، مواد معدنی، زمین‌های کشاورزی حاصلخیز، تنوع آب و هوایی به همراه زیرساخت‌های فیزیکیِ راه و ساختمان و برق و گاز و آب و شبکه‌های ارتباطی برخوردار است. علاوه بر آن، ظرفیت بالای دانشگاه‌ها و نخبگان علمی و دانشگاهی، رشد قابل‌ توجه در حوزه‌ی صنعت هوافضا و نانوتکنولوژی و شرکت‌های دانش‌بنیان، وجود مراکز آموزش نظری و مهارتی و همچنین مراکز بهداشتی و درمانی، به انباشت حجم مناسبی از سرمایه‌های انسانی انجامیده است. اگرچه، نابسامانی در رویکردهای تخصیص منابع و توزیع منافع اقتصادی، اجازه‌ی برخورداری همه‌ی افراد کشور از سهمی شایسته از کیک اقتصاد را نداده است!

 رویکردهای سیاستیِ گاه اشتباه، مداخله‌ی بیش‌ ازاندازه دولت در سازوکارهای طبیعی بازار، عدم توجه به منافع تجارت آزاد، رواج نظام چند قیمتی و رانتی شدن اقتصاد، تحریم‌های خارجی، تیره شدن روابط تجاری با تعداد قابل‌توجهی از کشورهای جهان و گسترش فساد مالی و اداری تا حدود زیادی ملت را از میوه‌ی شیرین رفاه و رضایت و معنا (توسعه) محروم کرده است. با این‌وجود انتظار می‌رود افراد و گروه‌های مرجع در اصلاح رویکردهایی که موجب نابسامانی‌های اقتصادی کنونی شده است، ایفای نقش کنند؛ شاید بتوان گفت که در شرایط فعلی، اصلاحات اقتصادی، از مسیر اصلاحات جامعه‌محور می‌گذرد. 

دوم) وضعیت فرهنگی

ایران‌زمین، دارای فرهنگ و تمدنی کهن و تاریخی است. گرچه بخش‌هایی از فرهنگ ما، به میراثی جهانی تبدیل‌شده ولی متأسفانه بخش‌های دیگری از آن در معرض آسیب‌های جدی و حتی فروپاشی قرارگرفته است. 

مانند خانواده، ارتباطات اجتماعی و پیوندهای خویشاوندی، صنایع‌دستی، و…. اما از سوی دیگر، گشودگی ایرانیان به تجارب جدید و تعامل آنان با سایر اقوام و ملل موجب اصلاح و ارتقای بخش‌هایی از فرهنگ ما شده است. به‌ويژه عبور از تعصبات شدید قومی، نژادی، مذهبی و جنسیتی، سطح بالای تحصیلات زنان و حضور آنان درصحنه‌های اجتماع، فعالیت‌های مدنی در قالب تشکل‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد، توجه به حفظ حقوق حیوانات و محیط‌زیست. 

درنتیجه باید اذعان کرد که سبک زندگی مردم دچار تغییرات و تحولات اساسی شده که نمی‌توان به‌سادگی از کنار آن گذشت و در خطاب و گفتمان و نوع کنش و ارتباط، نسبت به آن بی‌توجه بود. 

سوم) وضعیت سیاسی

در طول سه دهه‌ی گذشته، حاکمیت در ایران بین دو جریان اصلی اصلاح‌طلب و اصولگرا با گرایش‌های مختلف در گردش بوده و درنتیجه سیاست‌ها و مواضع داخلی و خارجی بیشتر به گرایش‌های فکری این دو جریان وابسته بوده است و از این منظر نحوه‌ی برخورد دولت‌ها با قضایای مختلف، متفاوت بوده است. 

اصولگرایان در دوره‌ی کنونی زمام حکومت را در دست گرفته‌اند و مسئولیت‌های سنگینی در عرصه‌های داخلی و خارجی بر عهده‌ی آن‌ها قرارگرفته است، ازجمله: تنگناهای معیشتی، بحران کم‌آبی، محیط‌زیست، برنامه‌ی هسته‌ای و ازسرگیری روابط با برخی کشورهای همسایه به‌ویژه عربستان سعودی و امارات. امید است دولت کنونی توفیق یابد در رفع تنگناها و حل مشکلات و بهبود روابط، اقدامات شایسته‌ای را انجام داده و اسباب آرامش و آسایش ملت بزرگ ایران را فراهم نماید. 

٢- بیداری اسلامی

همان‌گونه که مستحضرید پس از فروپاشی خلافت عثمانی و در فضای متأثر از خلأ قدرت سیاسی متمرکز و در تداوم تلاش‌های احیاگرانه و اصلاح‌طلبانه‌ی شخصیت‌هایی از قبیل سیدجمال الدين اسدآبادی، محمد عبده، رشید رضا، امام حسن البناء و دیگران، اقدامات منسجمی با ماهيَّت کار سازمانی و با هدف نخستینِ تلاش در جهت اعاده‌ی خلافت اسلامی رقم خورد. گرچه این هدف درگذر زمان و در تعامل با واقعیت‌های پیرامونی جهان جدید از دستور کار جریان اصلی خارج شد، اما پیشگامان و کنشگران بیداری اسلامی، با فعالیت‌های فراگیر و مصلحانه خود، خدمات ارزنده‌ای را در حوزه‌های مختلف به ارمغان آوردند و در این مسیر از هیچ تلاش و مجاهدتی فروگذار نکردند و جان و مال خود را فدا نمودند. 

 اما اکنون این بیداری جهانی پس از سپری شدن چند دهه از عمر بابرکتش، با مشکلات داخلی و خارجی مواجه شده و بسیاری از آمال و اهداف بلندش، در سپهر جهان اسلام با چالش‌های جدی روبرو گشته است، آنچه برای حرکت اسلامی در مصر، تونس، لیبی، سودان، سعودی، عراق، امارات و... پیش آمد گواه عینی بر این مدعاست. 

برخی از علل و اسباب این ناکامی‌ها را می‌توان در عوامل زیر جستجو کرد:

یکم- اصولاً حجم، عمق و گستره‌ی دردها و خرابی‌های وارده بر روح و روان و کیان ملت‌های مسلمان، نه ده‌ها بلکه صدها بار عمیق‌تر، گسترده و مزمن‌تر از میزان توانایی‌ها، ظرفیت‌ها و امکانات موجود حرکت‌های اسلامی بود به‌نحوی‌که ریشه‌کن کردن آن با مداوای سطحی و اورژانسی میسر نبود بلکه به ایجاد و توسعه‌ی توانایی‌ها و ظرفیت‌هایی متناسب با حجم مشکلات و جراحی متخصّصان و اصلاح مصلحان نیاز داشت. 

دوم- بدون تردید، هرگونه تغییر تمدنی که درصدد انتقال جامعه از وضعیتی به وضعیتی بهتر باشد، لازم است با تدوین و تنظیم چشم‌اندازی روشن و جامع و برنامه‌ای دقیق و اهدافی متناسب با توانایی‌ها و ظرفیت‌ها و اوضاع اجتماعی و اولویت‌های جامعه هدف، همراه باشد. 

سوم- منطق تغییرات و تحولات روزافزون، سریع و پی‌درپی و تجدید حیات و ظهور حقایق جدید و ناهنجاری‌های اجتماعی، مسئولیت سنگینی را بر عهده‌ی فعالان و کنشگران و مصلحان اجتماعی و نسل کنونی گذاشته است، ازاین‌رو بر جریان‌ها و حرکت‌های اسلامی معاصر لازم است درکی درست و التزامی عملی نسبت به فقه اولویت، فقه واقع، فقه مقاصد شریعت داشته باشند. 

متأسفانه عدم برخورداری برخی از پیروان حرکت‌های اسلامی از دانش کافی، آن‌ها را در دام غفلت و ساده‌اندیشی گرفتار کرد و شرایط محلی و جهانی آن‌ها را به میدان درگیری‌های نابرابر و بیهوده سوق داد که این امر موجب شده از یک‌سو از نیل به اهداف خود باز بمانند و از دگر سوی، جامعه‌ی اسلامی را با مشکلات و چالش‌های عدیده مواجه سازند. 

چهارم- بدیهی است هدف اساسی از تشکیل و ظهور جریان‌ها و حرکت‌های اسلامی، فراهم نمودن زمینه‌های رشد و بالندگی مدنی و کمک به اصلاح امور و هدایت جامعه بر اساس تعالیم دینی و حفظ اصالت، عزت و زندگی متمدنانه‌ی معنادار است. 

درنتیجه؛ نیل به چنین اهداف بلندی در تعارض با حرکت‌های نسنجیده و افتادن در دام درگیری‌های نابرابر ویرانگر و چالش‌آفرین است. 

پنجم- محدود شدن جریان‌ها و حرکت‌های اسلامی در دایره‌ی افکار عمومی و توقف در گذشته و ناتوانی ماندن از درک اقتضائات زمان و مکان و طبیعت عصر جدید و عدم همراهی با تغییرات و تحولات در حوزه‌ی فکر و اندیشه و عدم بهره‌گیری شایسته از تکنولوژی روز، از عوامل ناکامی آن‌ها و عقب ماندن از حرکت حیات محسوب می‌شود. 

و چه زیبا قرآن مجید فرموده: «لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ»

همان‌گونه که توحید و شناخت درست پروردگار «تقدّم» است، عمل صالح و بندگی خدا، آموختن علم و دانش و تخصص و تفوق، درک اقتضائات زمان و مکان، توان بهره‌برداری از تکنولوژی روز نیز «تقدّم» است. 

ششم- اجماع بر اهداف کلی و استراتژی‌های متناسب با حجم و توان و قدرت علمی و اجتماعی یک جمع و حاکم نمودن قانون تکامل مهارت‌ها و توانایی‌های هم‌افزا و ادای متنوع و متمیز انسجام‌آفرین، به استقرار و امنیت فعالیت‌ها کمک می‌کند. 

در مقابل؛ عدم آگاهی نسبت به اوضاع جاری و چالش‌ها و تهدیدهای فراروی و ناهماهنگی و عدم انسجام سازمانی و جهل نسبت به سیر فرهنگی جامعه و عقب ماندن از تحولات محلی و جهانی و تأثیرات و پیامدهای آن بر فعالیت‌های اسلامی، تهدیدی بزرگ محسوب می‌شود. 

برادران و خواهران گران‌قدرم:

همان‌گونه که می‌دانید اصول، ثوابت و ارزش‌ها، غیرقابل تغییر هستند؛ اما روش‌ها، برنامه‌ها، استراتژی‌ها، زمانی کارآمد و ارزشمند هستند که متناسب با اوضاع، احوال، توانایی‌ها و امکانات باشند تا وسیله‌ای برای تحقق اهداف و پیشبرد مقاصد باشند. 

در خاتمه نظر برادران و خواهران گرامی‌ام را به نکات ذیل معطوف می‌دارم. 

١- همان‌گونه که دین مبین اسلام، جهانی و جاودان است، دعوت الی الله نیز جهانی و جاودان می‌ماند، از این‌رو ارزش و جایگاه جریان و تشکلی دینی را باید در ارزش دعوت و هدایت مردم و نشر ارزش‌ها و فضایل اخلاقی جستجو کرد. 

٢- لاجرم جریان‌ها و حرکت‌های اسلامی خود را با عصر و نسل جدید، افکار و نیازهای جدید و ابزار و تکنولوژی جدید، انطباق داده و نحوه‌ی فعالیت‌های عادی و غیرتخصصی جای خود را به فعالیت‌های تخصصی و ادای متقن و متمیّز خواهد داد. 

٣- رجاء واثق دارم که حرکت‌های اسلامی با عبرت از گذشته و محدودیت‌های سیاسی پیش‌آمده، با حفظ وحدت صف و انسجام داخلی و تعیین جامعه‌ی هدف منطبق با امکانات و توانائی‌های خود، با پویایی و نَفَس جدید و امید به آینده، اقدام ‌کنند. 

٤- امید است جماعت دعوت و اصلاح که جایگاه نسبتاً قابل قبولی را در سپهر ایران‌زمین احراز نموده و شخصیت‌های فهیم و فرهیخته‌ای از خواهران و برادران آن را همراهی می‌کنند، با تقویت بیش‌ازپیش اخوت و برادری، انسجام سازمانی، مسؤولیت‌پذیری مدنی و درک درست طبیعت و سرشت جماعت، به‌صورت شایسته، شأن و جایگاه خود را ارتقاء بخشد. 

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» [محمد: ٧]

«وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» [التوبة: ١٠٥] 

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته